alt text
احسان شریعتی
فیلسوف ایرانی

همین حالا با من تماس بگیرید



 

شبکه‌های اجتماعی

بستن
30 تیر 1400
ثبت دیدگاه

خوزستان، خیزش علیه تشنگی

بحران «معیشتی» کشور ما اینک به بحران چهار عنصر سازنده‌ی طبیعت و زیست‌بوم  تبدیل و تحویل شده است: بحران‌های آب (خشکسالی و سیل و..)، آتش (برق و بنزین و..)، خاک (زلزله و نشست و..)، و هوا (آلودگی و ریزگرد و..).
از این میان، بحرانِ آب که سال‌هاست توسط کارشناسان، فعالان محیط زیست و مردم به مسئولان حکومت گوشزد می‌شد، در فصل گرما رو به وخامت نهاده است. نتایج و پیآمدهای سوءمدیریت زیست‌محیطی، سیاست‌گذاری‌های معیوب اقتصادی-اجتماعی در طرح‌های تاکنونی توسعه‌ی نامتوازن و ناپایدار، اکنون در آسیب‌پذیرترین نقاط و مناطق کشور به نمایش درآمده است.

خوزستان، خیزش علیه تشنگی

خوزستان (همچون سیستان‌وبلوچستان)، نماد یا ویترینِ نمایشِ این بحرانِ عناصر «ابتدایی» است در حالی‌که در برابر تلألوی شهرها و بازارهای برساخته‌ی قدرت‌ها در منطقه، نماد مقاومت در برابر تجاوز نظامی خارجی، ویترین اقتدار ملی و توسعه‌ی کشور در خلیج فارس، منبع ثروت اصلی کشور و پرآب‌ترین استان ایران به شمار می‌آید.
یخش عظیمی از آب‌های کشور هنگامی‌که به جلگه‌های خوزستان می‌ریزد در مسیر جریان خود چنان با حجم عظیمی از زباله‌های شیمیایی آلوده می‌شوند که در جنوب و از جمله در تالاب شادگان دیگر قابل شُرب و نوشیدن نیستند. هم‌ازاین‌رو در هنگام سیل دوستان ما در کارگروه امداد پوران بامعناترین کار را در احداث یک تصفیه‌خانه‌ی آب نمونه‌ در روستاهای مصیبت‌دیده‌ی این منطقه یافتند. 

گرمای طاقت‌فرسای تابستانی ناشی از خشکسالی فصلی در شرایط استمرار و  خیز پنجم همه‌گیری، قطع مکرر برق و بی‌آبی ناشی از مدیریت ناصحیح منابع طبیعی در متن بحران اقتصادی و معیشتی عمومی، تصویر زیستی «جهنمی» را متبادر می‌سازد و انفجار اعتراض در اینجا رفتاری بهنجار است.

خشکسالی و سیل دو سر افراط وتفریطی بحران آب، در سپهر سیاسی نیز معادل و مصداق دارند. انفعال، سکوت و سازش در برابر انحراف و کژروی از مسیر خیر مشترک، مصلحت ملی و منفعت عام مردمی، تخریب منظم محیط‌زیست، رشد اختاپوسی فساد، و تمرکز قدرت و ثروت در کف اقلیت‌های سیاسی، عقیدتی، طبقاتی و قومی..، سرانجام به انفجار و انقلاب می‌انجامد.
اعتراض علیه بی‌عدالتی، «شوریدن» علیه شوربختی اما همان‌گونه که آلبرکامو می‌گفت هنوز «انقلاب» نیست («می‌شورم پس ما هستیم»... «آنچه شریف است نه خود شورش بلکه آن‌چیزی است که این خیزش درخواست می‌کند»)، فریادی است از سر درد و در اینجا عطش. سرکوب خشن یک اعتراض خشونت‌پرهیز اما می‌تواند آن‌را به انفجار قهرآلود بکشاند... راه اجتناب از «سیل» لایروبی مسیل‌ها است!



فرم ارسال دیدگاه