14 اسفند 1401
ثبت دیدگاه سوم اسفند ماه جاری، مراسم رونمایی از ترجمهی جدید کتاب اقبال لاهوری "بازسازی اندیشهی دینی در اسلام " با حضور اساتید و پژوهشگران اقبالشناس و با سخنرانی احسان شریعتی و نسرین غلامحسین زاده مترجم کتاب در بنیاد فرهنگی شریعتی برگزار شد.
دکتر احسان شریعتی در این مراسم که آن را تمرینی برای رونمایی کتاب خواند اظهار داشت: «تاکنون سه ترجمه از این کتاب بهزبان فارسی توسط آقایان زندهیاد احمد آرام، محمد بقایی و مسعود نوروزی داشتهایم که هر کدام نقاط قوت و ابهاماتی داشتهاند بهخصوص در نکات و گذرگاههای کلیدی که مربوط به مقولات و مباحث بنیادی اجتماعی-سیاسی میشد یا در زمینههای فلسفی که درست و دقیق ترجمه شدنشان اهمیت داشته است. همانطور که واقفید این اثر یکی از متون مهم فلسفی و بنیانگذار نهضت نواندیشی(دینپیرایی) در دنیای اسلام بهشمار میآید و مترجم جدید فرانسوی این اثر(که بهتازگی و برای بار دوم به فرانسه ترجمه شده است)، توسط آقای عبدنور بیدار که فیلسوف اند و حواشی مهمی به آن افزودهاند در واقع شرح تازهای است بر کتاب اقبال و در فرانسه بازتاب یافته است .

اقبال از متفکرین شرقی است که در زبانهای اروپایی دوباره مطرح میشود همانند هانری برگسون که از فیلسوفان ابتدای قرن بیستم بود اما بهواسطهی بازخوانیهای مجدد فیلسوفان متاخر فرانسوی مانند دلوز و دیگران بازخوانی شده و همچنان زنده است. اقبال نیز با ترجمههای جدیدی که میشود و هم توسط متفکرین جدیدی مثل سلیمان بشیر دیان که بهقول یکی از مجلات فرانسوی در میان صد متفکر مطرح جهان امروز مطرح است، بازخوانی، معرفی و اهمیتش برای امروز نشان داده میشود. کتاب " اسلام و جامعهی باز، وفاداری و حرکت در اندیشهی اقبال لاهوری" دکتر دیان اخیرا توسط آقای امیر رضایی ترجمه شده و بزودی توسط نشر قصیدهسرا منتشر خواهد شد. در زبان فارسی هم با زحمات خانم نسرین غلامحسینزاده ترجمهی جدیدی از کتاب اقبال ارايه شده است که ما هم از بنیاد شریعتی با شماری از دوستان این ترجمه را بازبینی و در جهت ارتقا کیفیت ترجمه با ایشان همکاری کردیم و در اینجا از این دوستان قدردانی میکنم.»
در ادامه خانم غلامحسینزاده با اشاره به ابهامات موجود در ترجمههای مختلف که باعث ترغیب ایشان به ترجمهی مجدد گردیده بود، علاقمندان به بحث مفصلتر در این زمینه را به مقالهای که در این باره در مجلهی "ایران فردا" منتشر کرده بودند، ارجاع دادند.
و در تکمیل مقاله چند عامل موثر دیگر در ترغیب به ترجمه مجدد را ذکر کردند، از جمله « واژگان کلیدیای که در کتاب انگلیسی بصورت پُررنگ(bold) آمده اند و اقبال در فصلهای گوناگون کتاب از آنها با دلایل خاص استفاده کرده است، مانند Reality و Ultimate Reslity که در ترجمههای قبلی به معادلهای مختلفی همچون حقیقت، حق، و واقعیت ترجمه شده است و موجب غفلت در دریافت منظور خاص اقبال در استفاده ی خاص از این لغتها در سراسر کتاب میشد. در ترجمهی جدید این مورد کاملا مورد توجه قرار گرفته و رعایت شده است.
- فصل ششم این کتاب زیر عنوان "اصل حرکت در ساختار اسلام" با طرح ضرورت اجتهاد اکثرا بهعنوان مانیفست کتاب معرفی میشوداما به نظر من آنچه که اقبال در فصلهای 1 و 2 و 3 به طرح آن میپردازد و در بقیهی فصول نیز دنبال میکند یعنی مفهوم و خصوصیات تجربه دینی و اثبات عقلانی بودن این تجربه از اهمیت زیادی برخوردار است. پیچیدگی زبان اقبال در اثبات این امر تنها بهعلت فلسفی بودن بحث نیست، بلکه استفاده از مباحث علوم جدید از جمله فیزیک و ریاضی و همزمان استفاده از اندیشهی عرفانی و قرآنی در کنار مباحث فلسفی است که نبوغ اقبال را بیشتر آشکار می سازد و کار ترجمه را دشوارتر می کند. اگر مباحث علمی خوب درک و منتقل شوند که در مواردی از ترجمههای قبلی چنین نبوده خواننده بحث را رها میکند و به هدفی که اقبال در پی رسیدن به آن با استفاده از این علوم است پی نمیبرد. متاسفانه برخی تصور می کنند که چون زبان مادری اقبال انگلیسی نبوده است به همین دلیل نتوانسته منظور خود را بخوبی بیان کند ولی مطلقا چنین نیست تسلط اقبال به زبان انگلیسی در حد کاملی بود که کوچکترین ایرادی از این بابت به او نمی توان گرفت. وقتی مترجم موفق به درک منظوراقبال نمی شود طبیعی است که نمیتواند برگردان واضح و مناسبی بهزبان فارسی ارایه کند. برای پرهیز از این مشکل با کمک دوستان بنیاد فرهنگی شریعتی بخصوص خانم نیکورز و آقای دکتر شریعتی از مقایسهی ترجمهی فرانسه کتاب نیز استفاده شد تا هیچ نکته ای مبهم باقی نماند و تا حد امکان و با رعایت امانتداری برگردان فارسی کتاب روشن و قابل درک باشد. همچنین استفاده از واژگان جدید در مباحث هستیشناختی و روششناختی و..، با نهایت دقت صورت گرفته است.
اقبال از متفکرین شرقی است که در زبانهای اروپایی دوباره مطرح میشود همانند هانری برگسون که از فیلسوفان ابتدای قرن بیستم بود اما بهواسطهی بازخوانیهای مجدد فیلسوفان متاخر فرانسوی مانند دلوز و دیگران بازخوانی شده و همچنان زنده است. اقبال نیز با ترجمههای جدیدی که میشود و هم توسط متفکرین جدیدی مثل سلیمان بشیر دیان که بهقول یکی از مجلات فرانسوی در میان صد متفکر مطرح جهان امروز مطرح است، بازخوانی، معرفی و اهمیتش برای امروز نشان داده میشود. کتاب " اسلام و جامعهی باز، وفاداری و حرکت در اندیشهی اقبال لاهوری" دکتر دیان اخیرا توسط آقای امیر رضایی ترجمه شده و بزودی توسط نشر قصیدهسرا منتشر خواهد شد. در زبان فارسی هم با زحمات خانم نسرین غلامحسینزاده ترجمهی جدیدی از کتاب اقبال ارايه شده است که ما هم از بنیاد شریعتی با شماری از دوستان این ترجمه را بازبینی و در جهت ارتقا کیفیت ترجمه با ایشان همکاری کردیم و در اینجا از این دوستان قدردانی میکنم.»
در ادامه خانم غلامحسینزاده با اشاره به ابهامات موجود در ترجمههای مختلف که باعث ترغیب ایشان به ترجمهی مجدد گردیده بود، علاقمندان به بحث مفصلتر در این زمینه را به مقالهای که در این باره در مجلهی "ایران فردا" منتشر کرده بودند، ارجاع دادند.
و در تکمیل مقاله چند عامل موثر دیگر در ترغیب به ترجمه مجدد را ذکر کردند، از جمله « واژگان کلیدیای که در کتاب انگلیسی بصورت پُررنگ(bold) آمده اند و اقبال در فصلهای گوناگون کتاب از آنها با دلایل خاص استفاده کرده است، مانند Reality و Ultimate Reslity که در ترجمههای قبلی به معادلهای مختلفی همچون حقیقت، حق، و واقعیت ترجمه شده است و موجب غفلت در دریافت منظور خاص اقبال در استفاده ی خاص از این لغتها در سراسر کتاب میشد. در ترجمهی جدید این مورد کاملا مورد توجه قرار گرفته و رعایت شده است.
- فصل ششم این کتاب زیر عنوان "اصل حرکت در ساختار اسلام" با طرح ضرورت اجتهاد اکثرا بهعنوان مانیفست کتاب معرفی میشوداما به نظر من آنچه که اقبال در فصلهای 1 و 2و 3 به طرح آن میپردازد و در بقیهی فصول نیز دنبال میکند یعنی مفهوم و خصوصیات تجربه دینی و اثبات عقلانی بودن این تجربه از اهمیت زیادی برخوردار است. پیچیدگی زبان اقبال در اثبات این امر تنها بهعلت فلسفی بودن بحث نیست، بلکه استفاده از مباحث علوم جدید از جمله فیزیک و ریاضی و همزمان استفاده از اندیشهی عرفانی و قرآنی در کنار مباحث فلسفی است که نبوغ اقبال را بیشتر آشکار می سازد و کار ترجمه را دشوارتر می کند. اگر مباحث علمی خوب درک و منتقل شوند که در مواردی از ترجمههای قبلی چنین نبوده خواننده بحث را رها میکند و به هدفی که اقبال در پی رسیدن به آن با استفاده از این علوم است پی نمیبرد. متاسفانه برخی تصور می کنند که چون زبان مادری اقبال انگلیسی نبوده است به همین دلیل نتوانسته منظور خود را بخوبی بیان کند ولی مطلقا چنین نیست تسلط اقبال به زبان انگلیسی در حد کاملی بود که کوچکترین ایرادی از این بابت به او نمی توان گرفت. وقتی مترجم موفق به درک منظوراقبال نمی شود طبیعی است که نمیتواند برگردان واضح و مناسبی بهزبان فارسی ارایه کند. برای پرهیز از این مشکل با کمک دوستان بنیاد فرهنگی شریعتی بخصوص خانم نیکورز و آقای دکتر شریعتی از مقایسهی ترجمهی فرانسه کتاب نیز استفاده شد تا هیچ نکته ای مبهم باقی نماند و تا حد امکان و با رعایت امانتداری برگردان فارسی کتاب روشن و قابل درک باشد. همچنین استفاده از واژگان جدید در مباحث هستیشناختی و روششناختی و..، با نهایت دقت صورت گرفته است.