alt text
احسان شریعتی
فیلسوف ایرانی

همین حالا با من تماس بگیرید



شبکه‌های اجتماعی

بستن


پیام‌های ارسالی


4 فروردین 1401

مرا عهدیست با شادی که شادی آن من باشد (مولانا)

روزهای نخست سال شاید شادترین روزهای آن باشد. همه چیز گویی از نو آغاز می‌شود. همه همدیگر را از نو بازمی‌شناسند.

و این شادی از یک خوش‌حالی ساده (لذت‌ آنی ناشی از رفع نیازی مقطعی) عمیق‌تر، آگاهانه‌تر، و پویاتر است. این شادی که درجاتی دارد، به هر حال موقت است و مانند رضایت ناشی ازحالات ثابتی چون خوش‌بختی یا رفاه، مستمر و تمام نیست؛ اما اهمیت این شادی در نسبت و هماهنگی او با طبیعت یا واقعیت هستی و احساسی واقعی است و نه از عواطف و تأثرات روانی-ذهنی و نسبی صرف (خواه از نوع لذت‌های آنی، و خواه رضایت دایم).

شادی این روزها نیز البته نه متناسب با اخبار بد جنگ و کشتار در دنیا یا گرانی و فلاکت در داخل یا مرگ یک زندانی سالخورده‌ی دوملیتی (و یا وضع معلمان زندانی)..، و خلاصه شرایط شوم اجتماعی، بل‌که برخاسته از تطابق و تعامل با نظم و ضرب‌آهنگ هستی و طبیعت است.

مرا عهدیست با شادی که شادی آن من باشد (مولانا) جهت ثبت نظر و مشاهد کامل مطلب به قسمت ادامه مطلب مراجعه نمایید..


ادامه مطلب
4 فروردین 1401

در انتظار فرارسیدن سال و سده‌ای نو

هفتادویکمین سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران و روز جهانی نیک‌بختی (سعادت)

«گل در بر و می در کف و معشوق به کام است سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است»

«نقد» درست سنت‌های ملی و مذهبی، به‌معنای نفی میراث فرهنگی گذشته‌ (یا «فرادهش» تاریخی) نیست. هدف از نقد در شیوه‌ی نوزایی ملی و نوپیرایی دینی(رنسانس و رفرماسیون)، ازسرگیری یا آغازی نو و دیگر است.
اگر اساس وحدت «ملی» میثاق مبتنی بر حق و عدالت است، قرارداد و قانون اساسی بدون فرهنگ (زبان، دین، هنر، و..تاریخ) اسکلتی است بی‌ جسم و بی‌روح.

فرهنگ ایرانی برغم همه‌ی تنوع و چندگانگی‌هایش، یکی از غنی‌ترین فرهنگ‌های تاریخ بشری است. بهترین نمونه و نمود این مدعا نوروز است (و گاه‌شماری جلالی که محصول نبوغ ریاضی‌دانان ایرانی از جمله حکیم خیام بوده است). دقیق‌ترین تقویم جهان و منطبق‌ترین با نظم هستی و ضرب‌آهنگ و نوزایی طبیعت.

در انتظار فرارسیدن سال و سده‌ای نو جهت ثبت نظر و مشاهد کامل مطلب به قسمت ادامه مطلب مراجعه نمایید..


ادامه مطلب
4 فروردین 1401

وعده‌ی «موعود» چه بود؟

به‌مناسبت ایام میلاد مهدی، عدالت‌گستر موعود

گوهر یا هویت یک «اُمت» چیست؟ معتقداتِ مؤمنان؟ امامت با رهبری عقیدتی نبی و امام؟ 
پس در این‌صورت، چرا «اگر ابوذر از دل سلمان خبر داشت کافر می‌شد»؟! و چرا محمد (مانند مسيح) «جز پيام‌آورى نبود كه پيش از او نیز رسولانى آمده بودند»؟! و در مقام شهروند مدینه از رأی اکثریت پیروی می‌کرد؟ و امام برای خلافت چه نیازی به رأی امت می‌داشت؟ 
جوهر مفهوم امت اما نه در ذهنیت درونی و نه برانگیختگی بیرونی، بل‌که در «جهت» تجمعِ جماعتی است در «حرکت» که به‌خلاف «قبیله»، معطوف به هدفی است: «عدالت». اُمت بدیل متضاد قبیله است که به‌جای خشونت بادیه‌نشینی صلح مدنیّت را می‌جوید. ایمان امری درونی است و امامت نیز نه رهبری رهبران، که نظام درونی همین «نهضت» است و نه مبدل ساختن حرکت به «نهاد». و معنای عدالت و خواست خداوند این نبود که «فرودستان‏» را «پيشوايان مردم و وارثان زمین» گرداند؛ و هدف از روانه ساختن پيامبران با «كتاب و ترازو (و آهن)»، جز این نبود که «مردم برای عدالت (مساوات)  بپاخيزند!»

وعده‌ی «موعود» چه بود؟ جهت ثبت نظر و مشاهد کامل مطلب به قسمت ادامه مطلب مراجعه نمایید..


ادامه مطلب

... 21 22 23 24 25  ...