19 مهر 1399
« ...صدای انعقاد نطفهٔ معنی، و بسط ذهن مشترک عشق، صدا، صدا، صدا، تنها صداست که میماند!» (فروغ)
این یادداشت را پیشتر برای آرزوی سلامتی شجریان نوشته بودم اما امروز در سوگ «برترین استاد آواز و موسیقی کلاسیک ایران» جوهر آن نوشته را هنوز معتبر مییابم و اگر دیروز در زادروز این صدا و در « شب سکوت کویر»، نیایش ما در جشن «بهترین(ها)»، جز این نبود که با آرزوی شفا و بازیافت کامل سلامت او، ارجشناس و گوشسپار صدایی باشیم که همواره خواهد ماند، امروز نیز در سوگ صدایی که میماند باز میتوانیم با او همسرا شویم که: « ببار ای بارون، ببار! ...به یاد عاشقای این دیار، به داغ عاشقای بیمزار...»
جهت ثبت نظر و مشاهد کامل مطلب به قسمت
ادامه مطلب مراجعه نمایید..