alt text
احسان شریعتی
فیلسوف ایرانی

همین حالا با من تماس بگیرید



شبکه‌های اجتماعی

بستن


پیام‌های ارسالی


6 مهر 1401

حق نباید گفتن الا آشکار

هر کس که برای ابراز همبستگی و تسلی به بیمارستان کسری رفته بود از روز نخست شاهد جوّ ملتهب و محاصره و حضور پُر تنش نیروهای انتظامی و انضمامی در محل بود که نشان از تصمیم به برخورد خشن و اراده‌ی سرکوب داشت. این رویکرد به‌طور پیش‌بینی‌پذیری موجب برانگیختن بیشتر خشم و گسترش اعتراض عمومی گشت.

شیوه‌ی برخورد بخردانه البته این می‌بود که مطالبه‌ی عمومی مبنی بر جمع‌آوری بساط فاجعه‌آفرین «گشت»‌های موسوم به ارشاد و الغای «اجبار» حجاب اکراهی شنیده شود و دولت و حاکمیت خود را نه فقط نماینده‌ی یک بخش از جامعه‌ی هوادار خود و سخنگوی یک روایت خاص از میان انواع قرائت‌های دینی و عقیدتی، که نماد مصلحت عام و امنیت برای کل ملت و جامعه‌ نشان دهد.

حق نباید گفتن الا آشکار جهت ثبت نظر و مشاهد کامل مطلب به قسمت ادامه مطلب مراجعه نمایید..


ادامه مطلب
27 شهریور 1401

تاخت و تاز ارعاب و اجبار بر امید و زیبایی

اکنون مرگ در آستانه‌‌ی زندگی ایستاده است تا مظلوم‌ترین و بی‌پناه‌ترین زنان و مردانِ سرزمین ما را برباید. این بار، مهسا امینی؛ وی را به کُردی ژینا-به‌معنای زندگی-صدا می‌زدند تا امیدوار باشند در این ظلمتِ تباه‌آلود، حیات و جوانیِ دختری زیبا نماد روشنایی و نامیرایی خواهدبود.

امّا گشت‌های اضلالِ محتسبان بر او تاختند تا اثبات کنند آنها دشمن‌ امید و زیبایی هستند. امّا مادر داغدار مهسا در فضای تب‌آلود و خاکستریِ بیمارستان فریاد کشید که هیهات منّاالذّله تا شاید گوش‌های کر و چشمان کورِ شحنگان شقاوت دریابد این داغ‌های پردامنه، دامن‌ ننگین آنها را خواهد گرفت. این همان ندای حسین است که درست در ایّام ذکر مکرّر نام او، از زبان زینب‌گون مادر مهسا-مادر زندگی-به‌گوش می‌رسد. آنان که زنگِ رهایی‌بخشِ این صدا را می‌شنوند و بر جانِ خویش حک می‌کنند، پژواک پرطنین آن را نیز بارور خواهندساخت زیرا که از پس تاریخِ هزارساله، مکرّر شنیده‌اند: «لعن خداوند بر کسانی که اساس و بنیان ظلم و‌جور را نهادند» و این نفرین ابدی بر همه‌ی حکّام جوری است که با گروگان گرفتن هستیِ مردم، آنها را از مقام و‌مرتبه‌ی کرامتی که خداوند بر آنها ارزانی داشته، به سقوط کشانده‌اند.

جهت ثبت نظر و مشاهد کامل مطلب به قسمت ادامه مطلب مراجعه نمایید..


ادامه مطلب
26 شهریور 1400

گشت مرگ‌بار اکراه

سیاست «فرهنگی» اجبار عاقبت فاجعه ای شوم‌تر آفرید و به مرگ دختری بی گناه انجامید و موجب شرمساری ملی و مذهبی گشت. 
سرنوشت این دختر می توانست داستان فرزند هر خانواده‌ی این سرزمین باشد.

براستی پرداختن به اینهمه حاشیه و هزینه و دامن زدن به این مقدار انزجار عمومی برای کسب نتیجه‌ای معکوس و نقض غرض، آیا نشانه‌ی فراست عقیدتی و اقتدار سیاسی است یا سفاهت و استیصال ؟!

جهت ثبت نظر و مشاهد کامل مطلب به قسمت ادامه مطلب مراجعه نمایید..


ادامه مطلب

... 16 17 18 19 20  ...