18 شهریور 1400
علیه قارون های اقتصادی
نمی خواست به یک اندیشمند رسمی و دولتی بدل شود
محسن آزموده
گفت وگو با احسان شریعتی درباره محمدرضا حکیمی و نگرش فکری و سیاسی و اجتماعی او از چند جهت حائز اهمیت و ضرورت است. نخست باید به خاستگاه فرهنگی مشترک، یعنی خراسان بزرگ اشاره کرد، سرزمینی که در سالهای اخیر به فلسفه ستیزی متهم شده، اما همزمان زادگاه فارابی و ابن سینا و فردوسی و ابوسعید ابوالخیر و عطار و غزالی و مولانا و حاج ملاهادی سبزواری و سید جلال الدین آشتیانی است. تاکید حکیمی بر تفکیک فلسفه از دیانت و عرفان، همزمان با آن تعبیر مشهور علی شریعتی نسبت به فلاسفه، به این اتهام دامن می زند و ضروری می سازد که احسان شریعتی، نه فقط در مقام فرزند هم فکر شریعتی، بلکه به عنوان یک استاد و پژوهشگر فلسفه به این پارادوکس پاسخ دهد.
جهت ثبت نظر و مشاهد کامل مطلب به قسمت
ادامه مطلب مراجعه نمایید..